سرودملی
دوشنبه, ۲۴ اسفند ۱۳۹۴، ۱۲:۵۸ ق.ظ
پَرَن ۹۴-۹۵
[۰:۰۶] آفاق، پشت سر
آسمان، در نظر
روشنای صبح پیش روی او
ابر تار در گذر
[۰:۱۸] صد ستاره روییده
هفت نور گرم تابیده
در سکوت سرد گردون
نام پرن پیچیده.
[۰:۳۱] رویایی روشن در دستش پرن
اعجاز فریاد بی سخن
[۰:۵۵] ستاره های این تبار
هرکجای این دیار
در میان این موج خاطرات،
دیروز آید به یاد
[۱:۰۷] که گامی محکم بر می دارد
نور از هرگامش می بارد
جانش در ظلمت می سوزد
شهری نو را می افروزد
[۱:۲۰] هر قدر از شب می پیماید
بر سوسویش می افزاید
با تورش می چیند ماه را
از حوض آبی فردا
[۱:۵۰.۵] هفت ستاره جاودان
[۱:۵۶] می درخشد در میان این کهکشان
[۲:۰۳] تا ابد در این دیار
[۲:۰۸] نمی گیرد رنگی از غروب قلبمان
[۲:۱۸] این است نیروی شگفت ِ دستانی که به هم پیوسته است.
× این لینک ِ سرودملیه. : )